به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مغز خود را به عنوان یک شهر شلوغ با تعداد زیادی خیابان و ساختمان تصور کنید؛ هر قسمت از مغز کار خاصی برای انجام دارد، درست مانند مناطق خاصی از یک شهر یا ساختمانهای خاصی که اهداف متفاوتی را پیش میگیرند. وقتی فکری دارید، مانند پیامی است که در شهر سفر میکند و از منطقهای به منطقه دیگر میگذرد.
جنیفر رابینسون، در این مطالعه مینویسد:« به عنوان استاد روانشناسی و علوم اعصاب، تقریباً ۲۰ سال است که مغز را مطالعه کردهام. متخصصان مغز و اعصاب، عصبشناسان و جراحان مغز و اعصاب هر روز برای درک بهتر مغز کار میکنند و هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد.»
تمرین و تکرار باعث ایجاد مهارت میشود
نورون یک بازیکن کلیدی در مغز است؛ نورونها سلولهای کوچکی هستند که سیگنالها و پیامها را ارسال و دریافت میکنند تا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. مغز شما چیزی بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد نورون دارد. نورونها تمایل دارند با یکدیگر گروه شوند تا مجاری عصبی را تشکیل دهند، که شبیه خیابانها و بزرگراهها در شهر است. وقتی فکری به ذهنتان میرسد، نورونهای مغز شما فعال میشوند و تکانههای الکتریکی ایجاد میکنند.
این تکانهها تمایل دارند در مسیرهای مشابهی حرکت کنند و مواد شیمیایی کوچکی به نام انتقال دهندههای عصبی را در طول مسیر آزاد کنند. این انتقال دهندههای عصبی مانند خدمه ساخت و ساز هستند که جادهها را میسازند و رد و بدل پیامها را آسانتر میکنند. شما میتوانید آن را به عنوان یک جاده خاکی تصور کنید، اما با افزایش ترافیک، یعنی سیگنالهای عصبی، در جاده خاکی، جاده به یک خیابان آسفالت شده ارتقا مییابد. اگر ترافیک ادامه پیدا کند، به بزرگراه ارتقا مییابد.
همانطور که چیزهای جدیدی یاد میگیرید و دنیای اطراف خود را تجربه میکنید، این ارتباطات قویتر میشوند. به عنوان مثال، زمانی که دوچرخه سواری را یاد میگیرید، ممکن است بیثبات باشید و هماهنگی همه ماهیچههای مختلف و توانایی تعادل برایتان دشوار باشد. اما هرچه بیشتر تمرین کنید، نورونها عضلات شما را کنترل میکنند و توانایی شما برای حفظ تعادل بیشتر میشود. نورونها به هم متصل میشوند و شبکههای عصبی را تشکیل میدهند.
به همین دلیل است که تمرین و تکرار برای بهبود مهارتهای شما مهم است، چه نواختن پیانو و چه یادگیری زبان، شبکههای عصبی هر چه بیشتر با هم ارتباط برقرار کنند ایجاد میشوند و سپس تقویت میشوند.
جالب است بدانید که شما فقط از بخش بسیار کوچکی از اطلاعاتی که مغزتان دریافت میکند، آگاه هستید. این مغز دائماً ورودیهایی را از حواس شما دریافت میکند، مناظر، صداها، مزهها، بوها و.. . هنگامی که یک توله سگ بامزه را میبینید یا آهنگ مورد علاقه خود را میشنوید، حواس شما سیگنالهایی را به مغز میفرستد و باعث واکنش زنجیرهای افکار و احساسات میشود.
مغز همچنین خاطراتی را ذخیره میکند که مانند فایلهایی در رایانه هستند که هر زمان که به آنها نیاز داشتید میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید. خاطرات به شکلدهی افکار شما کمک میکند و بر نحوه دید شما از جهان تاثیر میگذارد.
اگر یک روز سرگرم کننده در ساحل را به خاطر دارید، ممکن است احساس شادی و آرامش در شما ایجاد کند. اگر بوی پای سیب را حس کنید، ممکن است شما را به یاد پخت مادربزرگتان بیاندازد. این افکار به این دلیل تحریک میشوند که این تداعیهای خوشایند در مغز شما شکل گرفته و از طریق تکرار به مرور زمان تقویت شده است.
خلاقیت یکی دیگر از ابرقدرتهای مغز است. هنگامی که به تخیل خود اجازه میدهید وحشی شود، مغز شما میتواند ایدهها، داستانها و اختراعات جدیدی ارائه دهد. هنرمندان، نویسندگان و دانشمندان همگی از مغز خلاق خود برای کشف احتمالات جدید و حل مشکلات استفاده میکنند.
وقتی ایدهای از ناکجا آباد به مغز میرسد
آیا تا به حال لحظهای “اوریکا” را تجربه کردهاید که یک ایده درخشان از هیچ جا به ذهن شما خطور کند؟ این روش مغز شما برای اتصال نقاط و ارائه راه حل است.
سالم نگه داشتن مغز
اکثر دانشمندان موافق هستند که خواب برای مغز شما برای پردازش اطلاعات روزانه و اجازه دادن به استراحت و ایجاد ارتباطات جدید بسیار مهم است. بسیاری از مردم بعد از یک خواب خوب متوجه میشوند که ایدهها یا افکار جدیدی دارند. برعکس این نیز صادق است. بدون خواب کافی، ممکن است احساس کنید نمیتوانید درست فکر کنید.
در کنار خواب کافی، غذاهای سالم بخورید و ورزش کنید. درست همانطور که یک ماشین برای کارکرد روان به سوخت نیاز دارد، مغز شما نیز برای عملکرد بهتر و تقویت قدرت تفکر شما به مواد مغذی و اکسیژن نیاز دارد.
فعالیتهایی که شما را به چالش میکشند نیز عالی هستند؛ خواندن، انجام پازل، پخش موسیقی، ساختن، انجام ریاضی، نوشتن مقاله و گزارش کتاب و روزنامه نگاری. مثبتاندیشی نیز کمک میکند. به خاطر داشته باشید که هر چیزی که مصرف میکنید؛ چیزی که می خورید یا چیزی که تماشا میکنید، گوش میدهید یا میخوانید، این قدرت را دارد که بر مغز شما تأثیر گذارد.
برعکس، کشیدن سیگار و مصرف مواد مخدر سلولهای مغز را از بین میبرد. مغز اندام جذابی است که خستگی ناپذیر برای خلق افکار، خاطرات و ایدهها کار میکند. همانطور که فناوری همچنان در حال پیشرفت است، دانشمندان بیشتر و بیشتر در مورد اینکه چگونه فرآیندهای بیولوژیکی باعث ایجاد تجربیات آگاهانه ما میشوند، خواهند آموخت.
منبع: SCIENCE ALERT
۲۲۷۲۲۷