به گزارش خبرورزشی، صمد مرفاوی کلاً زیاد اهل مصاحبه نیست ولی ۱۱ دی سال ۱۳۸۹ مصاحبه‌ای با خبرورزشی به صورت اختصاصی انجام داد که خیلی خبرساز شد. همراه با یکدیگر خلاصه حرف‌های او را می‌خوانیم:
– مربیگری را از سطح پایه‌ای شروع کردم و پله پله بالا آمدم.
– وقتی امیر قلعه نویی در تابستان سال ۸۵ از استقلال جدا شد و به تیم ملی رفت، حتی فکرش را هم نمی‌کردم که خودم سرمربی این تیم شوم. من ریسک کردم و در استقلال سوختم. خیلی برایم بد شدم ولی تجربه بزرگی بود. اگر به عقب برگردیم، صادقانه می‌گویم اشتباه کردم ولی مدیران ارشد وقت باشگاه استقلال در آن برهه می‌خواستند تا بمانم و کمک کنم.
– با آقای حجازی مشکلی نداشتم اما اطرافیان ایشان کارهایی کردند که… به هر حال شرایط برای همکاری با او در لیگ هفتم بر هم خورد و قابل تحمل نبود. در واقع از همان ابتدای کار نباید وارد آن مجموعه می‌شدم و اشتباه کردم دستیار آقای حجازی شدم. دوباره تاکید می‌کنم با خود ناصر خان مشکلی نداشتم بلکه اطرافیانش…
– بعد از ماجرای ناصر حجازی گفتم که در ایران فقط با امیر قلعه نویی تحت عنوان دستیار کار می‌کنم.
– بعد از قهرمانی استقلال در لیگ هشتم و هنگامی که همه می‌دانستند امیر قلعه نویی دیگر سرمربی آبی پوشان باقی نخواهد ماند، ما برای یک مسابقه تشریفاتی راهی امارات شدیم تا به مصاف الجزیره برویم. دقیقاً همانجا بود که رفتار امیر قلعه نویی با من عوض شد. تا قبل از آن زمان همیشه در هر موردی با من مشورت می‌کرد و محبت داشت ولی در آن سفر اصلاً تحویلم نگرفت! افراد اطراف او هم به تبعیت از قلعه نویی همین کار را کردند و بایکوت شدم. آنها پیش خودشان گفته بودند من با واعظ آشتیانی برای فصل آینده مخفیانه توافق کرده ام ولی به مکه‌ای که رفتم، قسم می‌خورم روحم از این ماجرا خبر نداشت. باور کنید بعد از جدایی امیر تازه به من مذاکره شد و پذیرفتم سرمربی استقلال شوم.
– بعد از ماجراهایی که در سفر امارات رخ داد، دیگر صلاح نبود با قلعه نویی کار کنم و از قبل هم تصمیم گرفته بودم تحت عنوان سرمربی وارد چرخه فوتبال شوم.
– در فصل آخر که با امیر بودم، من دستیار اول محسوب می‌شدم ولی از بقیه دستیاران پول کمتری می‌گرفتم.
– قبول دارم که خیلی زود عصبانی می‌شوم. این نقص من است و باید روی آن کار کنم. البته کار کردن روی این مساله را استارت زده ام.
– استقلال را خیلی دوست دارم ولی پس از پایان لیگ نهم به این نتیجه رسیدم که باید بروم. وقتی تا دقیقه ۸۰ مربی را تشویق می‌کنند ولی بعداً با یک تلفن شعار حیا کن رها کن بلند می‌شود… بگذریم.
– این شایعه که می‌گویند با سفارش آقای واعظی آشتیانی سرمربی مس کرمان شدم اصلاً صحت ندارد چون آن بنده خدا خودش هم خبر نداشت از هدایت استقلال استعفا داده‌ام.