به گزارش خبرورزشی، وحید طالب لو سال‌ها یکی از دروازه‌بان مطرح استقلال محسوب می‌شد و به واسطه نمایش خوب در جمع آبی پوشان به تیم ملی و جام جهانی هم رسید. طالب لو که هم اکنون ساکن آمریکاست، ۱۴ دی سال ۱۳۹۰ هنگامی که از استقلال جدا شده و برای شاهین بوشهر بازی می‌کرد، مصاحبه‌ای جذاب با خبرورزشی انجام داد که خواندن چکیده حرف‌هایش همچنان می‌تواند جالب باشد:
– بعضی از هواداران عزیز استقلال هنوز فکر می‌کنند وحید طالب لو به خاطر پول بیشتر یا ترس از رقابت با مهدی رحمتی استقلال را ترک کرد ولی اصلا اینطوری نیست.
– من تا تابستان سال ۱۳۹۱ با استقلال قرارداد داشتم و فقط در صورتی می‌توانستم بروم که باشگاه مرا نخواهد اتفاقاً اولین دلخوری ام از مسئولان استقلال هم همین است که چرا بعد از ۸ سال حضور در این تیم باید از طریق روزنامه‌ها توجه بشوم که وحید طالب را نمی‌خواهند؟
– وقتی در روزنامه‌ها خواندم که در لیست آقای مظلومی نیستم، گفتم می‌مانم و رقابت می‌کنم ولی آقایان از من خواستند تعهدنامه‌ای امضا کنم که زیر آن نوشته شده بود: ۳۰ بازی نیمکت نشین باشی و اعتراض نمی‌کنی! آخر کجای دنیا از آدم چنین تعهدی می‌گیرند؟ این یعنی آنکه اصلاً رقابتی در کار نیست و از روز اول به یک نفر دیگر تعهد داده‌اند که همه فصل فیکس است.
– مهدی رحمتی از طریق یک دوست مشترک پیغام داد که به وحید بگو اگر می‌خواهد در استقلال بماند باید قول بدهد که به نیمکت نشینی اعتراض نکند! من هم در پاسخ به ایشان پیغام دادم شما شاید بتوانی برای استقلال یا کل فوتبال تصمیم بگیری ولی نمی‌توانی برای من تصمیم گیری کنی.
– شاهین بوشهر و استقلال به فینال جام حذفی رسیده‌اند. دلم می‌خواست فرهاد مجیدی هم بود و ما در حضور او می بردیم و قهرمان می‌شدیم (البته استقلال اسفند سال ۹۰ در فینال جام حذفی شاهین بوشهر را برد و قهرمان شد)
– وقتی لیگ نهم حرفه‌ای به پایان رسید، آقای پرویز مظلومی سرمربی استقلال شد و یادم می‌آید ایشان آنقدر با من تماس گرفت که از حد خارج شد. امیدوارم آقای مظلومی فراموش نکرده باشند که در یک جلسه به من گفت: همه رفته‌اند اما می‌خواهم استقلال را درست کنم. به کمک تو احتیاج داریم باید بمانی و به خاطر استقلال و هواداران، کمک کنی. آن زمان من بالغ بر ۱۰۰ میلیون تومان از استقلال طلب داشتم و مظلومی گفت برو قرارداد تمدید کن. قول می‌دهم پول طلبت را هم بگیری. جالبی که آن پول را هنوز هم نگرفتم.
– مظلومی سال ۸۹ اصرار کرد که بمانم و به استقلال کمک کنم ولی تابستان سال ۹۰ بدون اینکه به خودم چیزی بگوید، از طریق روزنامه‌ها فهمیدم که من را نمی‌خواهد! نمی‌دانم ایشان چطوری آن روزها را فراموش کرده است. علاوه بر پرویز مظلومی، آقایان فتح الله زاده، جویباری، فریبا و محمود فکری هم از من می‌خواستند تا بمانم. در واقع از علاقه وحید طالب لو به استقلال سوء استفاده کردند. روزی که مظلومی نیاز داشت، در استقلال ماندم ولی حتی بر فرض مثال اگر افت هم کرده بودم آیا نباید روزی که به کمک احتیاج دارم، او دستم را می‌گرفت؟
– در فوتبال ایران برای آدم استان درست می‌کنند. در دورانی که مرحوم حجازی سرمربی استقلال شد، این شایعه را راه انداختند که وحید طالب لو فقط برای امیر قلعه نویی دروازه‌بانی می‌کند! من آدم قلعه نویی نیستم. در واقع اگر آدم ایشان بودم چرا وقتی قلعه نویی سرمربی تیم ملی شد، حسن رودباریان را فیکس گذاشت؟ وحید طالب لو بهترین دروازه‌بان لیگ پنجم بود اما امیر قلعه نویی او را دروازه‌بان ثابت تیم ملی نکرد.
– در آن ماجرای معروف حوله که تابستان سال ۸۸ رقم خورد باید قاطعانه بگویم همه بچه‌های تیم ملی از همان حوله داشتند و هنوز هم دارند. در تمام بازی‌ها آن حوله را می‌بردم ولی نمی‌دانم چرا رحمتی فقط در همان مسابقه خاص استقلال- سپاهان (مرداد سال ۱۳۸۸ ) از این مساله حرف زد؟ چرا این آقا وقتی در مس کرمان بود و استقلال را بردند، این حرف را مطرح نکرد در حالی که دقیقاً به خاطر دارم همان روز هم من همین حوله را داشتم. چرا فقط در دیداری که ایشان همراه با سپاهان به استقلال باخت بحث حوله وسط آمد؟ چرا الان که آقای رحمتی در استقلال است دیگر از حوله حرف نمی‌زند؟ من همان وحید طالب لو هستم بنابراین معلوم می‌شود مساله چیز دیگری بوده است. آدم باید جنبه باخت داشته باشد.
– آقای رحمتی مدعی شد توپ جمع کن حوله را برداشته و کله خروس در آن بوده است. یک آدم باید چقدر چیپ باشد که چنین کارهایی بکند. اگر بخواهم چنین حرکتی انجام بدهم باید هر مسابقه یک فریزر با خودم ببرم و داخل دروازه بگذارم تا کله خروس بو نگیرد! اصلاً آدم چندشش می‌شود کله خروس را دستش بگیرد و حتی فکر کردن به این موضوع حال آدم را بر هم می‌زند. همه دیدند که دوربین برنامه ۹۰ داخل حوله را نشان داد و درون آن قرآن بود.
– من تیم ملی را سر همین داستان از دست دادم. بعد از مسابقه استقلال- سپاهان لیگ تعطیل شد و ما به اردوی تیم ملی رفتیم من در اردو با رحمان احمدی هم اتاق بودم و فراموش نمی‌کنم که افشین قطبی همراه با دستیار هلندی خود به اتاقم آمد و خواهش کرد شکایتم از رحمتی را پس بگیرم. از طریق مشورت با دوستان حقوقدان فهمیدم اگر رحمتی نتواند اتهامات خود علیه من را ثابت کند، بین ۶ ماه تا ۲ سال از حضور در میادین محروم می‌شود اما قطبی به من گفت به احترام سرمربی تیم ملی گذشت کن. به او گفتم موضوع فقط به خودم مربوط نمی‌شود و عملاً پای اعتبار و خانواده‌ام هم به میان آمده است. متوسل شدن به خرافات یعنی اینکه خانواده‌ام من را درست تربیت نکرده‌اند. حالا بماند که هر روز در خیابان چه متلک‌هایی می‌شنیدم و…
به قطبی گفتم مساله فوتبالی نیست و پای خانواده‌ام در میان است. اجازه بدهید خودم تصمیم بگیرم ایشان هم من را از تیم ملی کنار گذاشت.
– مهدی رحمتی نتوانست حرفش را ثابت کند و آن را پس گرفت و عذرخواهی کرد.