علیرضا دبیر وسط برنامه زنده تلویزیونی با پیمان یوسفی مجری برنامه وارد بگو مگو شد.
پیمان یوسفی در قسمتی از برنامه به دبیر گفت: «در جلسات شوار که بعضی اوقات عصبانی میشدی از این نمازهای مستحبی میخواندی».
در این لحظه دبیر ناراحت شد و یوسفی که متوجه عصبانیت دبیر شد گفت: «ایهاالناس منظوری نداشتم آقای دبیر این همه از شما تعریف کردم…خودت صحبت را به اینجا کشاندی».
دبیر که خیلی از جمله یوسفی ناراحت شده بود گفت: «میگن یارو تنش میخاره…ما حرمت شما را داریم…شما بابت این میکروفونی که دستته اون دنیا باید جواب بدی…فکر نکن به کسی تیکه بندازی…»
در این لحظه دبیر درخواست کرد که وسط گفت و گو پلاتو پخش کنند ولی این اتفاق نیفتاد و یوسفی گفت اجازه بدهید ادامه حرفشان را بزنند.
یوسفی در لابهلای کنایههای تند دبیر بارها عذرخواهی کرد اما دبیر باز هم به گلایه کردن ادمه داد و گفت: بخدا خوب نیست… فکر نکنید که مثلا این حرفها که شما میزنید وایرال بشه».
دبیر ادامه داد: گیر آدما میدانید چیست… خودم را میگویم که میگویند ریا میکنی…بابا مردم من انقدر گناه دارم که اگر خدا ستارالعیوبی اش را بردارد کف خیابان هستم».
یوسفی در این لحظه دوباره تصمیم به عذرخواهی از دبیر داشت که دبیر گفت: «شما تیکهات را انداختی حالا بگذار من حرفم را بزنم… ایراد آدمها الان میدانید چیست ایراد آدمها این است که دنبال فالوور هستند حتی شما…اگر من ناراحت شده باشم میتوانید به من جواب بدهید».
یوسفی در جواب این صحبت دبیر گفت: «نه ولی اگر ناراحت شده باشی در محضر همین مردم میتوانم بگویم منظوری نداشتم علی آقا من را ببخش».
دبیر دوباره شروع به گلایه کرد گفت: «مقام معظم رهبری چند روز پیش در دیدار با دانشجویان حرف قشنگی زد و گفتند در فضای مجازی مراقب حرفهایتان باشید…ایشان به هر حال مرجع تقلید هستند».
دبیر گفت: من میگویم شما هم که مجری هستید و من هم باید مراقب باشم که یکدفعه چیزی نگوییم که خدای ناکرده به کسی بر بخورد.
یوسفی دوباره عذرخواهی کرد و دبیر ادامه داد: «من به اینکه امثال شما میخواهید وایرال شوید عادت دارم».
دبیر ادامه داد: چند روز پیش دیدم که ۲ تا آدمی که در سیاست بودند به یکی از آنها زنگ زدم و به او گفتم فلانی کار تو حرف زدن است …برای این مملکت چه کار کردی و نشستی آنجا و حرف میزنی… به او گفتم بس است دیگر چقدر حرف میزنید چه کار کردید ….خدایا من را ببخش من هیچ موقع این حرف را نمیزنم فقط بهش گفتم وزن مدالهای من از شما بیشتر است…گفت من چه کار کنم و گفتم خودم بهت زنگ زدم و تو آبروی من را در جمع بردی».
دبیر در پایان این بحث گفت: «حالا خواهش من از شما مجریان هم همین است که آبروی کسی را نبرید».