۰ (۰) خبر فرهنگی هنری : گرفتار قضاوت نادرست مخاطبان شدم + فیلم ژیلا صادقی، مجری تلویزیون در برنامه «برمودا» در پاسخ به این سوال که شما از اعتماد به دیگران ضربه خوردید؟ آیا آنها را بخشیدید؟ گفت: بینهایت از اعتماد و حمایت دیگران ضربه خوردم. بله، برای آرامش حال خوبه خودم آنها را بخشیدم. […]
خبر فرهنگی هنری : گرفتار قضاوت نادرست مخاطبان شدم + فیلم
ژیلا صادقی، مجری تلویزیون در برنامه «برمودا» در پاسخ به این سوال که شما از اعتماد به دیگران ضربه خوردید؟ آیا آنها را بخشیدید؟ گفت: بینهایت از اعتماد و حمایت دیگران ضربه خوردم. بله، برای آرامش حال خوبه خودم آنها را بخشیدم. یکبار به حرم امام رضا (ع) رفتم و آنجا آنها را بخشیدم. دلم میخواهد مردم بدانند من اگر در «دورهمی» خیلی شاد بودم، واقعاً شاد نبودم. چون مردم در دوران کرونا در شرایط بد بودند، دلم نمیخواست از غصّههایم بگویم. آن زمان شروع تلخ اتفاقات زندگیام بود.
صادقی ادامه داد: من پروسه سخت مادری را طی میکردم، ولی این قصه ناکام ماند و بسیار اذّیت شدم. اما در برنامه شاد صحبت کردم و خندیدم. دلم میخواهد مردم بدانند برنامههای تولیدی دو تا سه ساعت ضبط میشود، بعد از آن ۶۰ دقیقه درمیآورند. من سخت مورد قضاوت واقع شدم. هیچ سکویی هم نداشتم، تا از خودم دفاع کنم. اگرچه اطرافیانم در جریان بودند، ولی عوام نمیدانستند. الان هم که یکسری اتفاقات میافتد، باز نبش قبر میکنند. مثلاً میگویند او همان دختر پررویی است، که در «دورهمی» دور برداشته بود و اجازه صحبت نمیداد. مردم فکر میکردند من غمی ندارم و سرخوش و خوشحال هستم.
این مجری افزود: مخاطب هم گناهی ندارد. او آن چیزی را که میبیند، قضاوت میکند. اینکه یک سوالی پرسیده میشود و شما جوابی را میدهید، اما ابتدای آن را حذف میکنند، وسط گفتگو را منتشر میکنند. به همین دلیل، از مردم خواهش میکنم قبل اینکه قضاوت کنیم، از شعورمان وام بگیریم، اگر شعورمان به ما اجازه قضاوت را نداد، سکوت کنیم. اگر علاقهمند هستید درباره آن فرد بیشتر بدانید، خودتان تحقیق کنید.
وی با بیان اینکه من بعد از برنامه خیلی آسیب دیدم، توضیح داد: آسیبی که در دل یک آسیب بودم. با وجود اینکه مردم از قضیه باخبر شدند، تعداد خیلی کمی از من درخواست حلالیت داشتند. با خودم گفتم من هیچ سالی دعوت کسی را قبول نمیکردم، چرا قبول کردم مهمان این برنامه باشم؟
به گفته صادقی، چون ایام کرونا حرم امام رضا (ع) تعطیل بود، من پشت حرم حضرت ایستادم و چند روزی مهمان امام رضا (ع) بودم. من ساعتها به صحن حرم نگاه میکردم و گفتم تو کمکم کن!