به گزارش ایسنا، هشتم فروردین چهل و ششمین سالروز قیام مردم یزد به مناسبت اربعین شهدای تبریز در سال ۱۳۵۷ است.
با گذشت ۴۰ روز از شهادت و مجروحیت مردم تبریز که آنان نیز در چهلمین روز شهدای قم در اعتراض به جنایت رژیم پهلوی به خیابانهای تبریز سرازیر شدند، مردم یزد مراسم ختمی در شهر برگزار کردند.
این اقدام مردم یزد سومین حلقه از اعتراضها و قیامهای زنجیرهوار مردم ایران علیه رژیم شاه بود.
جنایت قم
مردم قم دو روز بعد از انتشار مقاله سراسر تهمت و توهین دربار پهلویِ پسر که توسط امیرعباس هویدا در شماره ۱۵۵۷۵ روزنامه اطلاعات علیه حضرت آیتالله سید روحالله موسوی خمینی منتشر شد در تاریخ ۱۹ دی به خیابانها ریختند و مخالفتشان علیه شاه و دربار پهلوی را با سر دادن شعارهای ضد رژیم و راهپیمایی نشان دادند.
قضیه از این قرار بود که ۱۷ دی ۱۳۵۶ مقالهای تحت عنوان ارتجاع سرخ و سیاه در ایران با نام مستعار احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.
نویسنده خیالی این مقاله علاوه بر توهین به حضرت آیتالله العظمی سید روحالله خمینی، ایشان و مخالفان انقلاب سفید شاه را از عوامل ارتجاع و عقبافتادگی معرفی کرد. با اطلاع شفاهی تلفنی قم، موضوع به سرعت دهان به دهان شد و فردای انتشار مقاله و رسیدن کامیون روزنامه اطلاعات به ورودی شهر، مردم خشمگین روزنامههای داخل کامیون حامل روزنامهها را پخش بیابان کردند و آنها را به آتش کشیدند.
مردم قم انتشار مقاله را کار رژیم میدانستند به همین دلیل در اعتراض به آن در اطراف بیوت مراجع تقلید و بزرگان حوزههای علمیه در قم تجمع کردند و بعد به سمت خیابانهای منتهی به حرم حضرت معصومه و حوزه علمیه قم حرکت کردند. در این هنگام بود که نظامیان ارتش شاه با گلوله به رویارویی با مردم خشمگین رفتند برخی را به شهادت رساندند و تعداد بیشتری را زخمی و مجروح کردند.
با رسیدن خبر جنایت پهلوی به حضرت امام در کربلا ایشان کلاسهای درس و نماز جماعت را در همدردی با مردم تعطیل کردند. با رسیدن خبر واکنش امام خمینی، به بیوت سایر مراجع و بزرگان حوزههای علمیه آنان نیز با امام همراهی کردند.
با فروکش کردن غائله جنایت پهلوی در ۱۹ دی ۱۳۵۶ مبارزات مردم انقلابی در شکل و شمایل دیگر ادامه یافت. آنان با چاپ و تکثیر اطلاعیهها، پیامها و سخنرانیهای امام در نجف و کربلا علیه رژیم اقدامات روشنگرانه کردند. این وضعیت تا رسیدن موعد اربعین شهدای قم ادامه یافت. در چهلم شهدای قم شهرهای مختلف کشور آماده برگزاری مراسم چهلم شدند.
جنایت تبریز
مردم تبریز اما در تاریخ ۲۹ بهمن چهلمین روز شهدای قم را به نحوی به سوگ نشستند که این سوگواری به مذائق رژیم خوش نیامد و این بار مراسم چهلم مردم قم در شهر تبریز، رنگ خون گرفت.
گزارشهای ساواک میگوید«دیروز و امروز ۲۹ و ۳۰ بهمن ۱۳۵۶ – اغتشاش عظیم و بلوای خونینی در تبریز روی داد و مارکسیستهای اسلامی کلیه تاسیسات شهر تبریز را مورد حمله قرار دادند.»
براساس اخبار غیررسمی در تظاهرات تبریز ۶ نفر شهید و ۱۲۵ نفر مجروح شدند. مراجع، علما، گروهها و اتحادیههای مختلف صنفی در پیامهای جداگانه جنایت رژیم در تبریز را به شدت محکوم کردند.
امام خمینی که حوادث داخل کشور را از داخل عراق و از طریق نیروهای انقلاب و رادیوهای بینالمللی دنبال میکردند در واکنش به رفتار وحشیانه رژیم شاه نوروز ۱۳۵۷ را عزای عمومی اعلام کردند.
این دومین نوروز از ابتدای قیام امام خمینی بود که عزای عمومی اعلام شد. امام اولین بار نوروز ۱۳۴۲ را در اعتراض به اجرای سلسله اصلاحات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی رژیم پهلوی، معروف به انقلاب سفید شاه و ملت، عزای عمومی اعلام کردند.
با اطلاع مراجع و علمای کشور از تصمیم امام آنان نیز رفتار وحشیانه رژیم در به خاک و خون کشیدن مردم تبریز را به شدت محکوم و همراه با امام نوروز ۱۳۵۷ را تحریم کردند.
با گذشت زمان و نزدیک شدن چهلم شهدای تبریز جوشش و ولوله خاصی در شهرهای مختلف ایجاد شد. این جوشش در یزد شدیدتر از سایر شهرها بود. مردم یزد از هشتم تا دوازدهم فروردین ۱۳۵۷ درگیر اعتراضات ضد رژیم شدند.
جنایت یزد
با فرا رسیدن چهلمین روز شهادت مردم تبریز مردم کشورمان در شهرهای تهران، اصفهان، آبادان، آباده، قزوین، کاشان، بابل، یزد، تبریز و دیگر شهرهای ایران ضمن برگزاری مراسمهای یادبود و سوگواری به خیابانها آمدند و علیه جنایت رژیم پهلوی تظاهرات کردند.
مردم یزد نیز بعد از مراسم بزرگداشت شهدای تبریز در روضه محمدیه به خیابانها آمدند و با شعارهای انقلابی به برخی ادارات و بانکهای دولتی، کابارهها، سینماها، مشروب فروشیها، گیشههای فروش روزنامه اطلاعات، دفتر حزب رستاخیز و برخی مراکز فساد و فحشا هجوم برده دست به تخریب آنها زدند.
فردای آن روز آیتالله سید محمد صدوقی از علمای مبارز شهر یزد مردم را از تحریم نوروز ۱۳۵۷ از سوی امام و سایر مراجع مطلع کرد و خواستار تجمع آنان در مسجد جامع شهر شد. ایشان طی سخنانی در اجتماع باشکوه مردم در مسجد جامع یزد مردم را از اهداف رژیم پهلوی در به خاک و خون کشیدن مردم در سراسر کشور با خبر کرد و پایان سخنانش خواستار برگشتن امام خمینی از تبعید ۱۴ ساله به ایران و آزادی سایر زندانیان سیاسی و در نهایت سرنگونی رژیم شد.
مردم در واکنش به سخنان ایشان به خیابانهای شهر آمدند و علیه رژیم تظاهرات کردند اما این اقدام مردم با هجوم ماموران شهربانی و ساواک یزد مواجه شد و با به خاک و خون کشیده شدن مردم، برگ سیاه دیگری در کارنامهی رژیم پهلوی ثبت شد. تظاهرات مردم تا روز ۱۲ فروردین ادامه داشت و پایههای رژیم پهلوی را بیش از پیش سست نمود.
حوزه علمیه یزد به مناسبت کشتار مردم شهر در اعلامیهای به شرح ماجرا پرداخت.
در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «ماموران مسلح با سلاح آمریکایی که با پول مردم تهیه شده است آنان را در محاصره قرار دادند و حتی با بستن راههای فرعی و کوچههای باریک مانع از فرار آنان شدند و به طور وحشیانهای به روی آنان آتش گشودند.»
واکنش علما
در پی فاجعه خونین یزد آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی و شیرازی در نامههای جداگانهای خطاب به آیتالله صدوقی با ابراز تاسف از این واقعه ناگوار بر آگاهسازی اذهان عمومی نسبت به اقدامات رژیم برای ایجاد تفرقه در صفوف ملت و روحانیون مبارز بر ادامه مبارزه علیه شاه و کارگزارانش تاکید و بر گرامی داشتن باشکوه یاد و خاطره شهدای یزد در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ تاکید کردند.
اربعین شهدای تبریز در شهرهای دیگری چون اهواز و جهرم نیز همراه با حوادث بسیار ناگوار و به خاک و خون کشیده شدن مردم بود.
واکنش طوفانی
حضرت آیتالله سید روحالله موسوی خمینی در پیامی که نهم اردیبهشت ۱۳۵۷ در محکومیت رژیم پهلوی در به شهادت رساندن و مجروح کردن جمعی از مردم یزد از نجف اشرف صادر کردند، نوشتند: «سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایی که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامی داشتند.
معالأسف ما باید در اربعینی بعد از اربعین بلکه در اربعینات ۵۰ سالۀ دورۀ سیاه و عزای این ملت بزرگ، در حوادثی که در این ۵۰ سال از اختناق و قتل و حبس و تبعید و بالاتر از آن از ورشکستگی اخلاقی و فرهنگی به دست این دودمان نشاندار که در عقب نگه داشتن و به فسادگرایاندن و به فحشا کشاندن نسل جوان ما نقش بزرگی داشتند و اَلحق مأموریت را خوب انجام دادند، در سوگ بنشینیم و در هدر دادن مخازن زیرزمینی و از آن مهمتر مخازن روی زمینی که نسل جوان است در عزا باشیم. در کودتای انگلیس به دست رضا خان و آمریکا به دست محمدرضا خان در سوگ باشیم.
در منطق شاه و مزدوران وابستهاش، اهالی محترم تبریز که یکپارچه بپا خاستند و با فریاد «مرگ بر شاه» زمین را لرزاندند، تعدادی از بیگانگان بودند که از خارج مرز به طور قاچاق وارد شده بودند و شما اهالی محترم یزد که دلاورانه قیام نمودید و با تعطیل عمومی و شعار متدوال «مرگ بر شاه» عامل آمریکا را دیوانه تر کردید، معدودی هستید که از آن طرف مرز به صورت غیرقانونی وارد یزد شدید. اهالی ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب که یکپارچه از شاه متنفرند ایرانی نیستند. اینان همگی به صورت قاچاق وارد ایران شدهاند. در این منطق، ایرانی خلاصه میشود در شاه و دار و دستهاش و از مستشاران و کارمندان آمریکایی و انگلیسی و روسی و صهیونیستی؛ غارتگران بینالمللی که اقتصاد ایران را قبضه کردهاند.
ما که با این منطقها روبهرو هستیم به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپا کردن حکومت عدالت گستراسلامی دست از مبارزه بر نمیداریم تا حکومت دموکراسی به معنی واقعی جایگزین دیکتاتوریها و خونریزیها شود. اکنون برای نیل به این مقصد عالی انسانی و اسلامی بر همۀ طبقات است که یک دل و یک جهت به پا خیزند و با درک شرایط زمانی و مکانی شعار دهند و از خواستهایی که در نهایت اثبات نظام شاهنشاهی و زیر پاگذاشتن خونهای به نا حق ریخته شدۀ مردم این مرز و بوم است احتراز کنند، و نقطۀ اصلی همۀ جنایات را که شخص شاه است نشان دهند، و گرفتاریهای ملت را در این حکومت ارتجاعی گوشزد جهانیان کنند.
سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است، هدایت و پشتیبانی کنند، و در این موقع بسیار حساس ملت را از مسیر انتخابیاش با کجرویها منحرف نکنند.
امروز ملت شجاع با یافتن راه خود به پا خاسته و به بهانۀ بهانه جویان خاتمه داده، راه عذرها منقطع شده و در پیشگاه ملت پذیرفته نیست و در پیشگاه مقدس حق تعالی هیچ گاه پذیرفته نبوده است. آیا کسانی که عذر تراشی میکنند و مُهر سکوت را نمیشکنند و گاهی به سکوت توصیه میکنند، میدانند چه تحولاتی در شرف تکوین است؟
روزنامۀ اطلاعات شمارۀ ۱۵۵۷۵ را دیدهاند که نوشته است در عریضۀ سپاس زرتشتیان در جواب شاه آمده است که: «جامعۀ زرتشتی سراسر جهان نسبت به شاهنشاه آریامهر سپاسگزاری و حقشناسی عمیق در خود احساس میکنند، زیرا از زمانی که پارسیان از ایران مهاجرت کردند هیچ کس دیگر تا این حد در احیا و حفظ تاریخ، مذهب و فرهنگ زرتشتیان از آنان حمایت نکرده است».
توجه کردهاند که تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها برای احیای زرتشتیگری و احیای مذهب و آتشکدۀ آنها به رغم اسلام و برای سرکوبی آن است؟ آیا مطلع هستند که در یک مصاحبهای در خارج گفته است: «مذهب در حکومت من نقشی ندارد». اکنون با اختناق همه جانبه و سلب آزادی به تمام ابعاد و فشارهای توانفرسا، ایران بیدار در آستانۀ یک انفجار عظیم است و به سرعت جلو میرود.
دستگاه جبار با اعصاب خرد شده و با ادامۀ قتل و چپاول در بلاد مختلف، مثل جهرم و اهواز، و با دست زدن به خرابکاری و انفجار منازل آزادیخواهان و دزدی و ضرب و جرح علنی افراد مبارز، و حملۀ سبعانه به جوانان مسلمان در کوهها توسط «گروه انتقام» ساختۀ شاه و بستن مالیاتهای کمرشکن به کسبۀ متعهد به انتقام شرکت در اعتصاب همگانی، اجازۀ تنفس را هم از ایرانیان سلب کرده است.
کسانی که از حال این ملت رنجدیده در این ۵۰ سال آگاهند و به سرنوشت ایران علاقه دارند، از جمیع طبقات، از کارگر تا دهقان، از دانشجویان قدیم تا دانشگاهیها، از لشکری تا کشوری باید بدانند به دست آوردن آزادی در برکنار شدن شاه و دودمان او است که دشمن سرسخت ملت و نقطۀ اصلی بدبختی است؛ و تصور آنکه بدون کنار رفتن و انتقام از او آرامش ملتی که همه چیزش به دست او به باد رفته است به او برگردد، خیالی است باطل.
از خداوند متعال وحدت کلمۀ مسلمین و خصوص ملت سربلند ایران را خواستار و قطع ایادی اجانب و عمال آنها را امیدوارم.»
منابع:
صحیفه امام، جلد ۳، صص ۳۷۸ – ۳۸۰
انتهای پیام