۰ (۰) خبر روز : درخواست مهاجری از سردار رادان:به همراه خانواده به خیابانها بروید و از زنان محجبه درباره “طرح نور”سوال کنید/با “بیحجاب”مقابله می کنید نه با “بیحجابی” ممکن است عدهای بگویند اگر همین برخوردها نبود، الان وضعیتمان بسیار بدتر از این بود. این از آن شبه استدلالهایی است که فقط مطرحکنندگانش را فریب […]
خبر روز : درخواست مهاجری از سردار رادان:به همراه خانواده به خیابانها بروید و از زنان محجبه درباره “طرح نور”سوال کنید/با “بیحجاب”مقابله می کنید نه با “بیحجابی”
ممکن است عدهای بگویند اگر همین برخوردها نبود، الان وضعیتمان بسیار بدتر از این بود. این از آن شبه استدلالهایی است که فقط مطرحکنندگانش را فریب میدهد و روشهای بینتیجه قبلی را توجیه میکند. برخورد با ماهواره و جمعآوری دیشها نمونه بعدی است. مگر ماموران از در و دیوار خانههای مردم بالا نرفتند؟ مگر با راپل به روی بام خانهها فرود نیامدند؟ نتیجه چه شد؟ این دیگر مانند مورد قبلی نیست که بگویند اگر برخورد نمیکردیم الان وضعیت بدتر بود.
اتفاقا افزایش روز افزون ماهوارهها ثابت کرد آن هجومها نه تنها هیچ سودی نداشت که پلیس و تصمیمگیران را از چشم مردم انداخت. و امروز درصد استفادهکنندگان از ماهواره بر همه عیان است. نتیجه آنکه در دو مقوله موادمخدر و ماهواره، با همه تصمیمات شدید، نتیجه دلخواه عاید کشور نشد. در موضوع حجاب نیز چنددهه است روشهای مختلف انتظامی تجربه شده و باز هم نتیجه معلوم است. اگر آنگونه که آقای رادان میگوید، این موضوع، فرهنگی و اجتماعی است، چرا با واردکردن پلیس، نتیجه محتوم گذشته را به جان میخرد و تجربه شکست خورده را تکرار میکند؟پرسشی که فرمانده محترم پلیس باید به آن پاسخ دهد اینکه در گشت ارشاد (و اخیرا طرح نور) میخواهند با چه چیز مقابله کنند؟ با «بیحجاب » یا «بیحجابی »؟ قاعدتا آنچه را پلیس مامور اجرای آن است برخورد با بانوان بیحجاب است .
به عبارت دقیقتر، پلیس با همه توان خود وارد شده تا با معلول مقابله کند و کاری به علت ندارد. خب محصول این کار چیست؟ به خانمی تذکر داده میشود. او شال یا روسریاش را کمی بالاتر میآورد و وقتی از جلوی پلیس رد شد دوباره همان تیپ قبلی مشاهده میشود. آیا این همه قانون و مقررات و توصیه و مصاحبه و اطلاعیه، برای این است که بانوان فقط جلوی چشم پلیس باحجاب باشند؟ حتی در قانون بعدی که اگر به تصویب شورای نگهبان برسد، خانمها باید در برابر دوربینهای متعدد، باحجاب باشند و هر جا دوربین و مامور نبود آزادند.
خودمان را جای ماموران پلیس و حتی نیروهای آمر به معروف که وظیفه تذکر به بیحجابها را دارند بگذاریم.
آیا وقتی میبینیم تذکرمان فقط برای چندثانیه فایده دارد و یک خانم بیحجاب ۵۰متر آنطرفتر، کار خودش را میکند، فرسوده نمیشویم؟ حس « سر کار بودن » پیدا نمیکنیم؟دلیلش این است که همه مسوولان، در درک موضوع دچار سادهاندیشیاند و پدیده بیحجاب و بیحجابی را از هم جدا میدانند. و لابد میگویند چون برای دومی کاری نمیکنیم لااقل جلوی اولی را بگیریم. مجددا برمیگردم به مثال موادمخدر. در همان سالهای پرحرارت، چه بسیار معتادانی که به زندان و جریمه و… محکوم شدند اما دیری نگذشت که با اختراع جمله «معتاد بیمار است، نه مجرم » از همه افعال گذشته دست کشیدیم.
کوتاه سخن آنکه تا وقتی مثل نماینده بیتربیت اصفهان درمجلس، بیحجابی را پیش درآمد جرایم جنسی زشت، ترسیم میکنیم و برای پوشیدن جامه عفت برجامعه برنامه نداریم، ناگزیریم دست به دامان پلیس شویم.
جناب آقای رادان را دعوت میکنم با لباس شخصی همراه خانواده محجبه خود در نقاط مختلف شهر تردد کنند و درددلهای خانوادههای متدین را که از برخورد نامتعارف پلیس با مقوله بیحجابی گلهمندند بشنوند. قطعا در تصمیمشان مبنی بر اینکه برخورد با بیحجابی مهمتر است، یا مقابله با بیحجاب رجحان دارد، موثر خواهد بود.
۲۳۳۰۲