همانطور که در یک فضای انتخاباتی آزاد، رئیسجمهور برآمده از صندوقها تجسمی از خُلق وخو و باورهای مردم است، خُلق و خوی فردی او نیز بر جامعه تأثیر میگذارد و به تدریج به یک الگوی رفتاری برای مردم تبدیل می شود. رئیسجمهوری که راستگو، روادار، نرمخو، معتدل، عقلگرا، اهل علم، اهل فرهنگ و هنر، فاخر، خوشبیان و خوشپوش باشد، جامعه را نیز به سمت همین ویژگیها سوق می دهد. و رئیسجمهوری که دروغگو، عوامفریب، خرافاتی، تندخو، مستبد، متکبر، بینزاکت و شلخته باشد، همین خصلتها را در جامعه میپروراند.
بر اساس نتایج یک تحقیق گسترده که در سال ۲۰۱۹ در مجله PNAS – نشریه رسمی National Academy of Sciences – در آمریکا منتشر شد، شهرهایی که دونالد ترامپ در آنها تجمعات حامیانش را برگزار میکرد، نسبت به مناطقی که در آنها حضور کمرنگتری داشت، جرایم نفرتمحور، نژادپرستانه و زنستیزانه، افزایش ۲۲۶٪ داشتهاند.
مطالعات فراوان دیگری نیز نشان میدهند که رابطه معناداری بین ادبیات گستاخانه، بیادبانه و خشن مورد استفاده دونالد ترامپ – چه در سخنرانیها و چه در توییتهای مشهورش- و افزایش تصاعدی خشونت کلامی علیه مهاجران، زنان و اقلیتهای نژادی در سطح جامعه، رشد پدیده «قلدری» در مدارس و افزایش خشونت فیزیکی، بهویژه توسط طرفداران موسوم به MAGAی او، وجود دارد.
در سال ۲۰۱۸ “Harvard Business Review” گزارشی از روند افزایش خشونت کلامی نژادپرستانه و زنستیزانه در محیطهای اداری و کاری آمریکا پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور منتشر کرد و نسبت به عواقب مخرب آن هشدار داد.
انتخاب یک رئیسجمهور صرفاً انتخاب یک رئیس دولت و مسئول سیاسی نیست، بلکه انتخاب یک الگویی رفتاری و فرهنگ اجتماعی نیز هست که اقشار مختلف جامعه – دانسته یا ندانسته، آگاهانه یا ناخودآگاهانه – از آن پیروی میکنند و از سطوح بالای مدیریت کشور تا مناسبات روزمره میان شهروندان در محیطهای کار و تحصیل و کوچه و بازار، تاثیر میگذارد.
از این رو بسیار حائز اهمیت است که در حمایت از نامزدهای انتخاباتی، توجهمان را صرفاً به جناح و جریان و حزبی که به آن متعلقاند یا کارنامه سیاسی گذشتهشان محدود نسازیم و منش و ادبیات و «شخصیت» فردیشان را نیز به عنوان یک معیار اساسی مد نظر قرار بدهیم.
بیشتر بخوانید:
شکستن «حباب»
خودویرانگری جامعه و ضرورت احیای «میانهروی»
۲۱۶۲۱۶