به گزارش خبرورزشی، میگویند آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. هرکس حق دارد در هر تجربهای یک بار اشتباه کند اما اگر برای بار دوم کاری را تکرار کرد و دوباره همان نتیجه را گرفت، حق ندارد از زمین و زمان بنالد یا دیگران را مقصر شکست خود قلمداد کند.
به حرفهای تازه آرمان رمضانی مهاجم استقلال دقت کنید: «سه هفته است در تهران منتظر تماس مدیران و کادرفنی استقلال هستم و به بهانه های مختلف تا به امروز این اتفاق رقم نخورده است و حتی در بیشتر مواقع پاسخگو نبودند! در سه هفته اخیر ۲-۳ پیشنهاد خوب را از دست دادم و منتظر تمدید قراردادم با استقلال بودم. این رفتار در شان باشگاه و بازیکن تیم بزرگ استقلال نیست. اگر کادرفنی و مدیران باشگاه استقلال قصد تمدید قرارداد یک بازیکن را ندارند، باید طوری برخورد کنند که شان و شخصیت بازیکن حفظ شود، نه اینکه جواب تلفن ندهند و آینده حرفهای بازیکن را به خطر بیندازند»
او صددرصد درست میگوید. اصلاً به گزینه دروغ فکر نکنید، همه میدانیم که شرایط او در استقلال چیست و البته اصل مسئله هم همین جاست! آرمان رمضانی از جمله بازیکنانی است که جواد نکونام آنها را به اصطلاح در آب نمک خوابانده تا اگر نتوانست بازیکنان مد نظر خود را جلب جذب کند، حکم به انتخاب آنها بدهد. به نظر شما وقتی من و شمای دور از فوتبال این مسئله را میدانیم، خود آرمان رمضانی نمیدانست؟
ماجرا از این قرار است که هر مربی یا هر باشگاهی بر اساس منافع خود اقدام به جذب بازیکن میکند. ما در این ماجرا روایت آرمان رمضانی را به عنوان یک بازیکن میشنویم اما اگر آرمان رمضانی مربی استقلال بود، همین ماجرا را جور دیگری تعریف میکرد! در یک اتفاق ثابت، آدمها بسته به جایی که نشستهاند و زاویه نگاهشان به قضیه، تعریف متفاوتی از ماجرا دارند. از نگاه آرمان رمضانی در حق او اجحاف شده اما از نگاه جواد نکونام او منافع تیم بزرگ استقلال را در نظر دارد.
سوء تفاهمها همیشه در زندگی کار دست همه انسانها داده و میدهد. چه بسیار رابطههای دوستانه را که خراب کرده و آنها را به دشمن تبدیل میکند و چه بسیار دلها که به همین سادگی شکستند. اما جایی هم هست که عقل و منطق به انسان کمک می کند. اما همه اینها به کنار، برگردیم سر اصل قضیه و آن هم تکرار یک اتفاق است. قضیه مربوط به هزار سال قبل هم نیست که بگوییم مردم فراموش کردهاند، سال قبل در همین روزها عیناً همین ماجرا با همین بازیگران تکرار شد!
به یاد دارید که آرمان رمضانی را جواد نکونام نخواست و او ساک وسایل شخصیاش را از کمپ جمع با بازیکنان خداحافظی و بلیط را هم گرفت تا به یک تیم دیگر بپیوندد. همان شب به برنامه تلویزیونی دعوت شد و روی آنتن جوری محترمانه صحبت کرد که جواد نکونام پشیمان شد و به او گفت برگرد! وقتی بازیکنی سال قبل در همین باشگاه و با همین سرمربی چنین مسئلهای را تجربه کرده، چرا باید بار دیگر خودش را در این موقعیت قرار دهد؟ آرمان رمضانی پیشینه مشخصی در این فوتبال دارد و میزان توانایی او معلوم است، جواد نکونام هم فصل قبل به وضوح نشان داد که رمضانی انتخاب اول او نیست.
آرمان رمضانی میتوانست مثل صالح حردانی به پیشنهادات بهتری که میگوید دارد، جواب داده و برود! پس اگر منتظر استقلال نشسته یا پیشنهادی نداشته و یا دلش اینجا گیر است، دیگر گلایه «چه» را از «که» دارد؟ حتی اگر قرار به تکرار اتفاق خوب فصل قبل هم باشد، رمضانی با این ادبیات قطعاً به جایی نمیرسد. او فصل قبل با تعریف و تمجید از استقلال و نکونام و جو خوبی را که تجربه کرده، تاثیری مثبت گذاشت که باعث بازگشتش شد. اما کی و کجا دیدهاید کسی با دعوا و بدگویی در یک مجموعه عاقبت بخیر شود؟