به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرکز اسلامی هامبورگ، با هدف ایجاد نهادی برای تجمع و انجام فرائض دینی مسلمانان در آلمان غربی در اواخر مرجعیت آیتالله بروجردی، بنا گردید. علاوه بر کارکرد مذهبی برای مسلمانان، این مرکز با برقراری ارتباط و تماس با سایر ادیان، به گونهای منادی اسلام مدارایی در دل اروپا شد. خانم توران منصوری دانشآموختهی مقطع دکتری تاریخ انقلاب اسلامی ایران طی مطلب مفصلی که در پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، تاریخچهی این مرکز را به تفصیل توضیح داده که در ادامه میخوانید:
تأسیس مرکز اسلامی هامبورگ
هامبورگ به عنوان یکی از شهرهای آلمان از قدیمالآیام از مراکز حضور تجار ایرانی بهخصوص تاجران فرش بود به همین دلیل تعداد زیادی از ایرانیان در این شهر ساکن و زندگی میکردند. آنها بهتدریج به این نتیجه رسیدند که باید پایگاه و مسجدی برای انجام مراسم دینی و عبادی تأسیس کنند و بدین دلیل در سال ۱۳۳۲ ش برابر با ۱۹۵۳ م به طور رسمی جلساتی با حضور جمعی از ایرانیان مقیم هامبورگ ازجمله آقایان نعمتزاده، خسروشاهی، و کاشانی در هتل آتلانتیک این شهر برگزار گردید تا پیرامون لزوم تشکیل مرکزی اسلامی و بنای مسجدی برای ایرانیان مقیم این شهر گفتوگویی انجام دهند. این پیشنهاد با استقبال حاضران روبهرو شد و قرار شد دایرهی فعالیت این مرکز و مسجد تنها به ایرانیان محدود نگردد و مرکزی برای همهی مسلمانان شهر هامبورگ باشد.[۱] در نهایت نامهای از جانب این جمع به مرجع تقلید وقت آیتالله بروجردی ارسال شد و در آن پیشنهاد تأسیس مسجدی جهت انجام عبادات و برگزاری جلسات دینی برای مسلمانان با ایشان مطرح گردید. همچنین تعدادی از این تجار با بازرگانان داخل ایران از جمله آسید علینقی کاشانی و مرحوم حاج محمود مانیان برای جلب و جذب کمک ارتباط برقرار و شروع به نامهنگاری کردند.[۲]
برای مسلمانان تأسیس و ساخت بنا، بهخصوص اماکن مذهبی و مسجد در اروپا با مشکلات خاص همراه بود. مسجد هامبورگ نیز از این امر مستثنی نبود و از همان ابتدای تأسیس این مسجد، شهرداری و نهادهای مختلف به مخالفت پرداختند چون زمین مزبور در فضای سبز منطقه واقع بود اما در نهایت شهرداری رضایت داد. [۳]
برای تهیهی نقشهی ساختمان مسجد، هیأت ساختمانی مرکز مسابقهای ترتیب داد که در آن سه شرکت پیشنهادات خود را بدین منظور ارائه دادند. طرحهای پیشنهادی به منظور گزینش نهایی برای آیتالله بروجردی در قم ارسال شد. آیتالله بروجردی نیز مسئولیت این امر را به آقای حسین لرزاده، از معماران معروف آن وقت ایران، محول کرد؛ آقای لرزده از بین نقشههای پیشنهادی، نقشهی شرکت شرام و الینگیوس[۴] زیر نظر مهندس«گوتفرید شرام» را برگزید و نواقص را نیز طی نامهای خاطرنشان شد. نقشهی نهایی با همکاری یک مهندس ایرانی به نام پرویز زرگر تهیه شد که ترکیبی از معماری شرقی و غربی باشد.[۵] سرانجام در یازدهم مارس ۱۹۶۰ م قراردادی با شرکت مزبور تنظیم و مقدمات کار زیربنای مسجد به مساحت ۸۳۲۴۲ متر مربع آغاز شد.[۶]
مشکل دیگری که در روند ساخت مسجد ایجاد شد، مربوط به مقررات شهرداری هامبورگ در مورد نمای بیرونی ساختمان بود که باید یکسان باشد، در حالی که نمای بیرونی مسجد به صورتی بدیع و به رنگ آبی طراحی شده بود که در نهایت این مشکل با همکاری و تلاش برخی از مسؤلین آلمانی مانند آقای دکتر نورمان، سناتور مسکن، و آقای کروت براش، رئیس وقت ناحیهی شهرداری هامبورگ، برطرف شد. [۷]
مخالفت مجلس ایالت هامبورگ با ساخت مسجد هامبورگ
نخستین سنگ بنای مسجد در ۲۳ بهمن ۱۳۳۸ش/ ۱۳ فوریه ۱۹۶۰م قبل از ظهر شنبه پانزدهم شعبان ۱۳۷۹ه ق مصادف با میلاد مسعود امام زمان(عج)، طی مراسم باشکوهی با شرکت عدهای از شخصیتهای برجستهی آلمان غربی و جمعی از رجال ایران و سایر کشورهای اسلامی، به دست حجتالاسلام محمد محققی از طرف آیتالله بروجردی گذارده شد. [۸] بنابر آنچه آیتالله معادیخواه ذکر میکند، از کارگزاران دولتی ایران نیز در مراسم زدن کلنگ مسجد حضور داشتند. زیرا ساخت مسجد هامبورگ با مخالفت زیاد مجلس این ایالت مواجه بود تا حدی که مجوز این کار را نمیدادند و هر بار که این موضوع در مجلس مطرح شده بود آن را رد میکردند. تا اینکه تجار و ایرانیان مرتبط با ساخت مسجد با سفارت ایران در هامبورگ وارد گفتوگو شدند تا همزمان با ورود شاه به هامبورگ و دعوت از ایشان برای زدن کلنگ مسجد، ساخت مسجد را آغاز کنند و از آنجایی که حکومت دوست داشت حداقل برای تبلیغ در این امور شرکت کند، موافقت کرد و مخالفت مجلس با ساخت این مسجد را برطرف کرد و از مجلس هامبورگ مجوز این کار را گرفت.[۹]
مشکلات ساخت مرکز اسلامی هامبورگ
نزدیک بودن به دریاچهی آلستر و رطوبت زیاد، مشکلاتی در ساخت بنا ایجاد میکرد؛ با این وجود کار مهندسان و کارگران بهخوبی پیش میرفت. از جمله در گزارشی آمده است:
«ساخت مسجد با کمال علاقه و جدیت ادامه دارد و در این باره کوششهای آقایان ولادی و باقرزاده و غفاری (تجار ایرانی) و مهندس هالم قابل تقدیر است.» [۱۰]
برای تأمین هزینههای ساختمان مسجد، آیتالله بروجردی تأکید داشت از دولت و سازمانهای مردمنهاد آلمان کمکی گرفته نشود. بنابراین تأمین هزینههای آن بر دوش آیتالله بروجردی قرار گرفت. مبلغی را نیز تجار ایرانی مقیم هامبورگ پرداخت کردند. ادارهی اوقاف ایران نیز برای اینکه از قافله جا نماند، مبلغی حدود ۳۰ هزار تومان کمک کرد. در نهایت مسجد مزبور تحت عنوان مسجد ایرانیان شروع به ساخت شد. [۱۱]
چون مقدار پولهایی که به ساخت مسجد اختصاص مییافت، کفاف هزینهها را نمیداد، مرحوم محققی مجبور شد تا رسیدن پول از ایران از بانک هامبورگ مبلغی وام بگیرد که این بار نیز پولهای ارسالی با میزان وام گرفتهشده برابری نداشت و بانک نیز خواستار وصول وام شد. [۱۲] با رحلت آیتالله بروجردی به عنوان حامی اصلی مالی مسجد در فروردین ۱۳۴۰، کار ساختمان مسجد به تعطیلی خورد و وقفهای ایجاد شد. مرحوم محققی بعد از فوت آیتالله بروجردی به عنوان پشتیبان و حامی اصلی مسجد هامبورگ دست به تلاشهای گستردهای برای تعطیل نشدن مرکز زد. در این راستا به نجف رفت و طی دیداری با آیتالله حکیم از ایشان اجازه خواست که از مردم کمک بگیرد. با وجود اینکه ایشان اجازه دادند، اما مقدار چندانی کمک جمعآوری نشد؛ چون آیتالله حکیم به اندازهی آیتالله بروجردی نفوذ نداشت، حکمشان آنقدر در مردم مؤثر قرار نگرفت. [۱۳]
بنابراین از بهمن ۱۳۳۸ که نخستین کلنگ مسجد زده شد، تا اواخر ۱۳۴۲ با وقفههایی که طی این دوره در کار ساخت بنا ایجاد میشد، تنها اسکلهی ساختمان مسجد ساخته شد. فوت آیتالله بروجردی و بازگشت آیتالله محققی یک وقفهی طولانیمدت دیگر در ساخت مسجد ایجاد کرد که باعث شد در طول این مدت مکان تبدیل به مزبلهدان شود. این موضوع یعنی ناتمامماندن ساختمان مسجد به همراه بدهکاری که به بانکهای آلمان به وجود آمده بود، باعث شد موجبات گلایهی شهرداری هامبورگ فراهم شود. به همین دلیل مقالهای تحت عنوان «مسجد متروک»، در مجلهی «هامبورگر آبندبلات»[۱۴] در انتقاد به وضعیتی که پیرامون ساختمان مسجد مسلمانان در کنار دریاچهی آلستر و خیابان شونهآوزیشت به وجود آمده است، منتشر شد. [۱۵]
بنابراین، شرایط سختی برای مسجد پیش آمد تا اینکه محمد خسروشاهی از اعضای هیأت امنای اولیهی مسجد، توانست با ایدهی جالبی مشکلات را برطرف کند. وی پس از بازگشت به ایران، به عنوان نمایندهی مردم در مجلس شورای ملی و با آگاهی از شرایط سخت حاکم بر مسجد، با اتاق بازرگانی تهران وارد گفتوگو شد تا مشارکت همهی ایرانیان را در ساخت مسجد به صورت یک مادهواحده به تصویب برساند. بر این اساس که مردم ایران با پرداخت یک ریال اضافی از بابت مصرف قند و شکر وارداتی، در ساخت مسجد همکاری کنند. با اجرای این قانون بهزودی مبلغ ۴۰۰ هزار مارک در ابتدای دی سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۵) به حساب مسجد هامبورگ واریز شد.[۱۶] بدین ترتیب در اواسط سال ۱۳۴۲ با همکاری اتاق بازرگانی تهران بدهکاری مسجد به بانکهای آلمان تسویه شد.[۱۷] با توجه به اعتراضهای شهرداری و مردم محله، در اقدام بعدی تکمیل بنای بیرونی مسجد در دستور کار قرار گرفت که با اتمام آن باعث شگفتی مردم آنجا شد. در این زمیه دکتر بهشتی چنین نقل میکند:
«خیابان جلوی مسجد، خیابانی است که به آلمانی به آن گفته میشود شونهآوزیشت، یعنی منظرهی زیبا؛ و آلمانیها حالا که از آنجا عبور میکنند، شنیده شده که میگویند به به! شونهآوزیشت ما یک شونهآوزیشت اضافی هم پیدا کرده؛ یعنی، خیابان منظرهی زیبا یک منظرهی زیبای جدید هم پیدا کرده؛ از این نظر بسیار خوشبخت هستیم.»
بدین ترتیب طی سالهای ۱۹۶۷-۱۹۶۶ بخش اداری داخل مسجد و قسمتی از کاشیکاری دیوارهای خارجی مسجد از طریق کمکهای مردمی و مسلمانان مقیم هامبورگ و تهران به پایان رسید. [۱۸] در نهایت مرکز اسلامی هامبورگ در ۱۹ بهمن ۱۳۴۴ (۸ فوریه ۱۹۶۶) به صورت یک مرکز رسمی ثبت شد و فعالیت فرهنگی خود را شروع کرد.[۱۹] آن مرکز دارای تشکیلاتی مانند تشکیلات آلمان و اساسنامه، هیأتمدیره و رئیس شد و در مؤسسات رسمی ثبت گردید.
مناسبات مقامات رسمی آلمان با مرکز اسلامی هامبورگ
در زمینهی برخورد مقامات رسمی آلمان با فعالیتهای مرکز، حجتالاسلام والمسلمین مقدم از رؤسای سابق مرکز میگوید:
«هرچند تبلیغات منفی بسیار زیاد بوده و به طور مثال روزنامهها و جراید عنوان کرده بودند که اینجا مرکز تروریستی و… است ولی خود مقامات آلمانی بعد از مدتی تحقیق گفتند ما با تحقیق از طریق مأموران مخفی متوجه شدیم که هرچند این مرکز انقلابی و طرفدار ایران است ولی یک مرکز تروریستی نیست. تنها در مورد قضیهی سلمان رشدی، در پارلمان مرکزی یکی از مقامات با نوعی حالت تهدیدآمیزی گفت ما به شما احترام میگذاریم ولی تا جایی که به ما احترام بگذارید.» [۲۰]
اسلامهراسی حاکم بر آلمان
مرکز اسلامی هامبورگ علاوه بر کارکرد مذهبی برای مسلمانان، با برقراری ارتباط و تماس با سایر ادیان، به گونهای منادی اسلام مدارایی در دل اروپا شد. دکتر جواد اژهایی دربارهی میزان تأثیر دکتر بهشتی در معرفی اسلام به جامعهی اروپایی نقل میکند:
«وقتی شهید بهشتی به اروپا سفر کردند، آنچنان مردم اروپایی با اسلام بیگانه بودند که وقتی شش ماه بعد، ایشان به جهت تنگی وقت مجبور شدند در فرودگاه فرانکفورت و در فضای باز آنجا نماز بخوانند، پلیس ایشان را به عنوان جادوگر دستگیر کرد. ولی چند سال بعد اکثر مردم اروپا میدانستند عبادت مسلمانان چگونه است و اصلا ایشان اصطلاح «mohammadaner» (محمدی) را به «Moslem» تغییر دادند؛ آنچه آن روزها در فرهنگ اصطلاحات آلمانی به کار میرفت.» [۲۱]
دکتر بهشتی نسبت به مسائل سیاسی آن روز که در مطبوعات آلمان منعکس میشد آگاه بود و در مواردی نیز واکنش میداد. ازجمله زمانی که یک روزنامهی آلمانی، حکومت اسلامی را «حکومت دیکتاتوری آخوندها» نامیده بود، دکتر بهشتی به این اقدام، جزوهای آموزشی را از طریق مرکز اسلامی هامبورگ تهیه و توزیع کرد. [۲۲]
حجتالاسلام محمدکاظم شاهآبادی معتقد است فضای آلمان و بالاخص اروپا چندان اجازه نمیداد که در مرکز اسلامی هامبورگ در زمینهی صدور انقلاب اسلامی فعالیت شود. بیشتر از ۹۰ درصد مردم آلمان مسیحی هستند و فضای شهرهای آنجا در این سالهای اخیر به صورتی شده بود که جو اسلامهراسی خاصی بر آنها حاکم شده و حتی افرادی درصدد هستند که شیعیان را به صورت یک فرقهی خاص جلوه دهند. علاوهبراین، از نگاه آنان، ایران نیز کشور خاصی بود. به خاطر شکلگیری و فعالیت گروههایی چون طالبان، القاعده و داعش شهروندان آلمانی دائم سؤال میکنند که علت شکلگیری این مسائل در کشورهای اسلامی چیست؟ از این رو با تبلیغات سوئی که علیه ایران و شیعه میشود، موضوعی چون صدور انقلاب تا حدودی سادهانگارانه به نظر میرسد؛ زیرا به خاطر شرایط حاکم بر آنجا، بسیاری از روحانیان نیز حتی اسمی از رهبری و امام خمینی را در سخنرانیهایشان نمیآورند. بنابراین لازم است در این مناطق ابتدا یک سری اقدامات اساسی و ریشهای انجام گیرد و باید ابتدا غذای دینی مردم آنجا فراهم شود. در این شرایط سیاست مرکز اسلامی هامبورگ این بود که این فضای اتهامآمیز و آلودهای که علیه اسلام وجود داشت را تعدیل کند. در این ارتباط حجتالاسلام محمد کاظم شاهآبادی چنین نقل میکند:
«برای خیلی از مسلمانان مقیم آلمان و غیرمسلمانان سؤالات زیادی دربارهی اسلام پیش میآمد و شبهاتی ایجاد میشد؛ بنابراین، ما از این فرصت استفاده میکردیم و دیدگاه اسلام را مطرح میکردیم. ازاینرو، رویکرد ما تبلیغی نبود که بخواهیم همه را مسلمان کنیم، بلکه درصدد بودیم نیازهای دینی مسلمانان را تأمین کنیم و اگر هم غیرمسلمانان سؤالی داشتند و میخواستند در مورد اسلام بیشتر بدانند، پاسخ دهیم و این کار را به صورت شبانهروزی انجام میدادیم و از ساعت نه صبح تا نه شب درِ مسجد به روی همه باز است برخلاف اکثر مساجد موجود در آلمان، همهی افراد اعم از مسلمان و غیرمسلمان و زن و مرد میتوانند بهراحتی به مسجد رفتوآمد داشته باشند و در تمام مراسمات شرکت کنند. چون در ساختمان مسجد سه اتاق تعبیه شده است که همزمان سخنرانیها را به دو تا سه زبان ترجمه میکند و این فرصتی است برای شناساندن اسلام.»[۲۳]
با توجه به اظهارات حجتالاسلام و المسلمین مقدم، تبلیغات زیادی در آلمان علیه اسلام و بالاخص شیعه و طرفداران انقلاب اسلامی صورت میگرفت که مرکز اسلامی در برخورد با این افراد تلاش میکرد «ابتدا این ذهنیت را تغییر دهد و سپس روابط عمیق و قویتری برقرار نماید.» [۲۴]
بعد از رحلت امام خمینی، رسانههای اروپایی و غربی سعی داشتند مانع گسترش اسلام و مبانی جمهوری اسلامی شوند. در همین رابطه از پخش سخنرانیها و چهرهی مقام معظم رهبری به عنوان جانشینی امام خمینی امتناع و به نوعی جمهوری اسلامی ایران را نوعی تروریسم معرفی میکردند. بر همین اساس نمایندگیهای سیاسی جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی را پایگاه تروریسم میدانستند و چندین مرتبه مسجد هامبورگ را به عنوان یکی از مراکز تروریستی معرفی میکردند و از این طریق میخواستند مانع گسترش جمهوری اسلامی شوند که مرکز اسلامی هامبورگ در مقابله با این اقدامات سعی کرد با چاپ مطالبی در نشریه، کتاب و برگزاری سمینار و کنفرانس اثرات این تبلیغات را خنثی کند که تا حدودی نیز موفق بود. جواد اژهای، نمایندهی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان اروپایی، سالی سه روز به مرکز اسلامی هامبورگ میآمد و با دعوت از دانشجویان مقیم اروپا و اتحادیهی انجمنهای اسلامی اروپا، نشستهایی برگزار میکردند و مسائل مختلف ازجمله مباحث انقلاب و جمهوری اسلامی را مطرح میکردند که این موضوع نیز تا حدودی در شناساندن چهرهی جمهوری اسلامی مؤثر افتاد.[۲۵]
سختگیری پلیس آلمان
در آلمان، در جریان اختلافاتی که بین مسلمانان و گروههای دیگر شکل میگرفت، برخورد پلیس آلمان تا حدودی سختگیرانه بود؛ ازجمله در اعتراض دانشجویان مسلمان مقیم اروپا با اقدامات منافقین. منافقین با حضور در کلاسهای درس و اجتماعات دانشجویان، آنها را به عنوان چماقداران جمهوری اسلامی معرفی میکردند یا در سالنهای غذاخوری و سالنهای دانشگاه، خانوادههای آنها را اذیت و خود آنها را به مرگ تهدید میکردند و جو مسمومی علیه دانشجویان ایرانی مسلمان در دانشگاه ایجاد میکردند. در نتیجهی این اقدامات نزدیک به صد نفر از دانشجویان مسلمان شهرهای مختلف آلمان، درشهر ماینس آلمان به عنوان مقر خوابگاه منافقین تجمع و به مقابله با آنها پرداختند. در توضیح بیشتر حجتالاسلام مقدم میگوید:
«بچهها با برنامهریزی قبلی به شهر ماینس میروند و به خوابگاه منافقین حمله میکنند و به این ترتیب زد و خورد بالا میگیرد و پلیس نیز شروع به مداخله میکند و دو سه نفر از دانشجویان ما را میگیرد که در اینجا بچهها دچار اشتباه میشوند؛ زیرا همهی آن صد دانشجو به محل بازداشت چند نفر از دوستانشان میروند و خطاب به پلیس اعلام میکنند یا باید آن دو سه نفر را آزاد کنید یا اینکه ما اینجا اعتصاب میکنیم. از این رو پلیس همهی آنها را دستگیر و در زندانهای شهرهای مختلف آلمان به مدت شش ماه بازداشت کرد و تنها کسانی که میتوانستند به ملاقات آنها بروند و محدودیتی نداشتند، سفیر ایران بود که در آن زمان آقای نواب بودند و دیگری نمایندهی دینی و مذهبی ایران در آلمان که در آن زمان من بودم. از این رو هر دو ماهی چند روزی به ملاقات آنها رفتم. بعد از شش ماهی که آنها را در زندان نگه داشتند، تعدادی از آنها را از آلمان اخراج کردند و بقیه را نیز با قید ضمانت آزاد کردند.» [۲۶]
ارتباط مرکز اسلامی هامبورگ با متفکران ادیان مختلف
دکتر بهشتی تا حد امکان از فرصت ارتباط با متفکران ادیان مختلف برای پیشبرد مقاصد مسجد بهره میبرد. از آن جمله ارتباط با استاد دانشگاه تئولوژی یعنی الهیات مسیحی در آلمان بود. دکتر بهشتی دربارهی این دیدار میگوید:
«این آقای پروفسور با شاگردانش به مسجد آمد، نشستیم و صحبت کردیم. ازجمله یکی از این دانشجویان پرسید که قرآن دربارهی تثلیث مطلبی میگوید که با تاریخ وفق نمیدهد. مسئلهی علمی بود. در آن جلسه من برای آن دانشجو توضیح دادم که این اشتباه از شماست، والا آنچه قرآن میگوید با واقعیتهای علمی تاریخی منافاتی ندارد. ترجمهی آلمانی قرآن را آوردیم، آیات را پیدا کردیم و دیدند صحیح است و منافاتی نیست. در پایان این جلسه، این آقای پرفسوری که باید برای کلیسا کشیش تربیت کند، گفت: فلانی خیلی متشکریم، امروز این برخورد برای ما فقط یک ملاقات نبود؛ بلکه یک درس بود، درسی آموزنده که به کمک آن از اشتباهی بیرون آمدیم که دهها سال و بلکه صد سال است به دست نویسندگان خودمان در آن اشتباه افتاده بودیم.» [۲۷]
حجت الاسلام و المسلمین مقدم دربارهی ارتباط اندیشمندان مختلف با مرکز اسلامی هامبورگ میگوید:
«این مسجد از روز اول به قصد گفتوگو تأسیس شد. اگر از من بپرسند: ارمغان تو از غرب چیست؟ میگویم: من عاشق اسلام برگشتم. اسلامی که میتواند پاسخگوی نسل من باشد و میتوانم با آن زندگی کنم. ما مرکز اسلامی را به محل رفتوآمد اندیشمندان مختلف دنیا و شخصیتهای بینالمللی با افکار و سلیقههای مختلف تبدیل کردیم. اشخاصی مثل: روژه گارودی، پروفسور هربت (از فرانسه)، خانم آنه ماری شیمل، فیشلر، فلاطوری، عصام العطار سوری، احمدالزین مفتی سوری، شیخ سعید شعبان طرابلسی، آیتالله سید محمدحسین فضلالله، محمدمهدی شمسالدین، ماهر حمود، کاپلان، دکتر کلیم صدیقی (رئیس مرکز فرهنگی لندن و مدیر مجلهی کرسنت اینترنشنال)، دکتر تَرَکی (رئیس دانشگاه مدینه)، خطیب نجار (از الازهر)، اربکان (رئیس ملیگروش)، جعفری عراقی، حکمت یار افغانی، عنیف النابلسی، دُرینی (از اساتید دانشگاه دمشق) و دیگران. گسترهی پیامرسانی هم وسیع شده بود. به طوری که یک بار در آرژانتین دیدم از نوار دعای کمیل مسجد ما استفاده میشود. شنبهها برای آلمانیزبانها برنامهی ویژه دائر بود و یکشنبهها عربزبانها برنامه داشتند و پنجشنبهها فارسیزبانها. برنامهی عربی که در روز یکشنبه برپا بود، بیشتر توسط عربهای سنی و گرایشهای اخوانالمسلمین بود که ما به آنها اجازه میدادیم برنامههای مذهبی خود را در این مسجد برپا کنند. حضور برادران اهل سنت در مسجد آنچنان بود که گاهی هشت صف از صفوف نماز جماعت را پر میکردند و موقع قرائت سورهی حمد، صدای بلند «آمین» آنها مسجد را میلرزاند. برخی از افراد تندرو میگفتند: فلانی سنی شده است.» [۲۸]
ارتباط مرکز با سایر مراکز و رهبران دینی به گونهای است که دکتر کروپ، رئیس دفتر سنای هامبورگ میگوید: «این مرکز از بدو تأسیس جهت عبادت مسلمانان و تعلیم علوم اسلامی به عموم علاقهمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان بنا شده و توانسته است در چند سال اخیر نقش مهمی را در برقراری ارتباط میان پیروان ادیان مختلف و توسعهی برنامهی دیالوگ بین ادیان ایفا نماید و از این جهت میتواند نمونه و الگوی بسیار خوبی برای سایر مراکز اسلامی در سطح آلمان باشد.» [۲۹]
نتیجهگیری
به دنبال ابراز نیاز ایرانیان مسلمان هامبورگ به داشتن پایگاهی برای برگزاری مراسم دینی، آیتالله بروجردی با رسالتی که در راستای تبلیغ و اشاعهی اسلام داشت، با درخواست آنها موافقت کرده و نمایندهای روحانی از جانب خود به هامبورگ فرستاد که نتیجهی این اقدامات شکلگیری مرکز اسلامی هامبورگ بود. گرچه طی ساخت با مشکلاتی از سوی قوانین آلمان و مجلس ایالت هامبورگ مواجه شد، اما در نهایت این مرکز در سال ۱۳۴۴، به صورت یک مرکز ثبت شد. مرکز اسلامی هامبورگ در طول دورهی حیات خود علاوه بر کارکرد فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مبلغ نوعی اسلاممدارایی در دل اروپا بود؛ از این رو این مرکز به مکانی صرف برای اجرای امور مذهبی تقلیل نیافت بلکه در راستای شناساندن اسلام واقعی، اقدامات فرهنگی گستردهای از جمله ارتباط با اندیشمندان اروپایی و آلمانی دنبال کرد.
منابع
«به مناسبت ساختمان مسجد ایرانیان در هامبورگ/ نسیم جان بخش اسلام در ساحل دریاچه آلسترگ(آلمان)»، مجله درسهایی از مکتب اسلام، سال دوم، شماره ۴، اردیبهشت ۱۳۳۹.
«بیاعتنا به قدرت» گفتوگو با دکتر جواد اژهای، همشهری ماه، شمارهششم، خرداد ۱۳۸۴.
«گزارش و تحقیق: آشنایی با مرکز اسلامی هامبورگ»، مجله نامه فرهنگ، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۱
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله عباس قائم مقامی
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام محمد کاظم شاهآبادی
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام محمد مقدم
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام معادیخواه
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با محمد باقر انصاری
بازشناسی یک اندیشه: یادنامه بیستمین سالگرد شهادت آیتالله دکتر بهشتی، تهران، بقعه.
تاریخچه مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴
ترابی، حمیدرضا، مسجد آبی آلمان: تاریخ مسجد امام علی(ع) و مرکز اسلامی هامبورگ، آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، ۱۳۹۴.
سرابندی، محمدرضا، زندگی و مبارزات آیتالله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.
[۱] تاریخچه مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴، ص۸
[۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله عباس قائم مقامی
[۳] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی
[۴] . schram. elingius
[۵] تاریخچهی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴، ص ۱۰-۹؛ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با محمد باقر انصاری؛ http://fa.izhamburg.de
[۶] . http://fa.izhamburg.de
[۷] حمیدرضا ترابی، مسجد آبی آلمان: تاریخ مسجد امام علی(ع) و مرکز اسلامی هامبورگ، آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، ۱۳۹۴، صص ۷۸-۷۷
[۸] به مناسبت ساختمان مسجد ایرانیان در هامبورگ/ نسیم جان بخش اسلام در ساحل دریاچه آلسترگ (آلمان)»، مجلهی درسهایی از مکتب اسلام، سال دوم، شمارهی ۴، اردیبهشت ۱۳۳۹، ص ۶۷
[۹] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام معادیخواه
[۱۰] حمیدرضا ترابی، مسجد آبی آلمان: تاریخ مسجد امام علی(ع) و مرکز اسلامی هامبورگ، آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، ۱۳۹۴، ص ۸۳
[۱۱] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی
[۱۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی
[۱۳] گزارش و تحقیق: آشنایی با مرکز اسلامی هامبورگ»، مجله نامه فرهنگ، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۱، ص ۱۳۱
[۱۴] hamburger abendblatt
[۱۵] تاریخچهی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴، ص ۱۱-۱۰؛ «گزارش و تحقیق: آشنایی با مرکز اسلامی هامبورگ»، مجله نامه فرهنگ، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۱، ص ۱۳۱؛ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی؛http://fa.izhamburg.de
[۱۶] حمیدرضا ترابی، مسجد آبی آلمان: تاریخ مسجد امام علی(ع) و مرکز اسلامی هامبورگ، آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، ۱۳۹۴، ص۹۱
[۱۷] تاریخچهی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴، ص۱۱؛ http://fa.izhamburg.de
[۱۸] . http://fa.izhamburg.de
[۱۹] تاریخچهی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، خرداد ۱۳۷۴، ص۱۲
[۲۰] گزارش و تحقیق: آشنایی با مرکز اسلامی هامبورگ»، مجله نامه فرهنگ، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۱، ص ۱۳۱
[۲۱] محمدرضا سرابندی، زندگی و مبارزات آیتالله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۶۰؛ «بیاعتنا به قدرت» گفتوگو با دکتر جواد اژهای، همشهری ماه، شمارهششم، خرداد ۱۳۸۴.
[۲۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با آیتالله سید هادی خسروشاهی
[۲۳] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام محمد کاظم شاهآبادی، ۵/۱۲/۱۳۹۳
[۲۴] گزارش و تحقیق: آشنایی با مرکز اسلامی هامبورگ»، مجله نامه فرهنگ، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۱، ص۱۳۰
[۲۵] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با محمد باقر انصاری
[۲۶] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حجتالاسلام محمد مقدم، در تاریخ ۱۰/۴/۱۳۷۵
[۲۷] بازشناسی یک اندیشه: یادنامه بیستمین سالگرد شهادت آیتالله دکتر بهشتی، تهران، بقعه؛ صص ۵۹-۵۸
[۲۸] حمیدرضا ترابی، مسجد آبی آلمان: تاریخ مسجد امام علی(ع) و مرکز اسلامی هامبورگ، آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، ۱۳۹۴، ص۱۲۸
[۲۹] همان، ص۲۵۲
۲۵۹۵۷