به گزارش خبرآنلاین، جاناتان روزنشتاین و الیانا آیکن در مقاله ای برای شورای آتلانتیک نوشتند: در طول یازده ماه گذشته، توجه جهان بر نوار غزه متمرکز بوده چرا که نیروهای اسرائیل، سرگرم عملیات نظامی علیه حماس بودهاند. در حالی که جنگ بزرگ در غزه، فضای خبری را تسخیر کرده، نیروی نیابتی ایران یعنی حزبالله، به انجام مداوم حملات هوایی به شمال اسرائیل ادامه میدهد.
این حملات دهها هزار اسرائیلی را از خانههای خود آواره کرده است. صبح سهشنبه، کابینه امنیتی اسرائیل رأی داد که بازگشت امن آوارگان، به اهداف رسمی جنگ افزوده شود. این رأیگیری چند ساعت پس از آنی انجام شد که وزیر دفاع اسرائیل، یوآو گالانت، به نماینده ویژه آمریکا، آموس هوخشتاین گفت که به یک توافق آتشبس اطمینان ندارد و “تنها راه باقیمانده برای اطمینان از بازگشت جوامع شمالی اسرائیل به خانههایشان، اقدام نظامی است.”
این تصمیم در پی ماهها تلاشهای بی فرجام میانجیگرانه هوخشتاین و مقامات دولت بایدن گرفته شد. گزارش شده که هوخشتاین روز سهشنبه به گالانت و دیگران گفته است که اقدام نظامی امنیت غیرنظامیان اسرائیلی را تضمین نخواهد کرد و بهجای آن، خطر جنگ گستردهتر منطقهای را افزایش میدهد. با این حال، از آنجا که بسیاری از تلاشهای میانجیگری قبلی هوخشتاین با شکست روبروشده و راهحل دیگری برای بحران در مرز شمالی اسرائیل وجود ندارد، رهبران اسرائیل نشان میدهند که مجبور به کاهش این تهدید هستند.
حزبالله در حال نیرومندتر شدن است
فشارهای دولت بایدن بر اسرائیل برای جلوگیری از یک درگیری گستردهتر با حزبالله، اسرائیل را مجبور به ورود به یک سری تبادلات کمشدت کرده است. به عنوان مثال، پس از کشته شدن دوازده کودک دروزی اسرائیلی، سخنگوی کاخ سفید، جان کربی، گفت که «از دیدگاه ما، هیچ دلیلی وجود ندارد که این مسئله منجر به نوعی تشدید چشمگیر شود.» در راستای تمایل ایالات متحده برای جلوگیری از تشدید اوضاع، اسرائیل در پاسخ به این رویداد، در ماه ژوئیه یک عملیات ترور هدفمند علیه فرمانده حزبالله، فؤاد شکر، انجام داد که نتوانست تنشها را کاهش دهد. در حالی که کاخ سفید ممکن است باور داشته باشد که درگیریهای محدود بهتر از عملیات نظامی گسترده است، این راهبرد مانع از دستیابی اسرائیل به اهداف امنیتی خود میشود. این رویکرد همچنین منطقه را به یک درگیری گستردهتر نزدیکتر میکند زیرا هر دو طرف به تدریج دامنه حملات خود را افزایش میدهند. این وضعیت دقیقاً همان سناریویی را پیاده میکند که دولت ایالات متحده به شدت در تلاش است از آن جلوگیری کند.
علاوه بر این، تأخیر در درگیری، به حزبالله فرصت میدهد تا تواناییهای خود را افزایش دهد، زیرا ایران منابع بیشتری به آن تزریق میکند و منافع ایالات متحده را بیش از پیش به خطر میاندازد. در گزارش سالانه ارزیابی تهدیدهای دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده برای سال ۲۰۲۴ آمده که حزبالله «درصدد محدود کردن نفوذ ایالات متحده در لبنان و خاورمیانه بزرگتر است»، اهدافی که با دولت ایران اشتراک دارد. هرچه حزبالله قویتر شود، توانایی بیشتری در تهدید کردن متحدان، نیروها، و نیز نفوذ ایالات متحده در منطقه خواهد داشت. علاوه بر مقابله با اهداف حزبالله، دخالت و حمایت ایالات متحده میتواند به مهار و بازدارندگی ایران کمک کند و به روسیه، چین و سایر کشورها نشان دهد که ایالات متحده همچنان از متحدان خود حمایت میکند و تمایل دارد نفوذ خود را در منطقه حفظ کند.
از آنجایی که توانمندیهای ارتش اسراییل از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در چندین جبهه مختلف پراکنده شدهاند، حزبالله از این فرصت استفاده کرده تا محدودیتهای دفاع هوایی اسرائیل را آزمایش کند. حزبالله همچنین از قابلیتهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی خود بهره برده تا فهرستی از اهداف مهم نظامی، غیرنظامی و زیرساختی در اسرائیل تهیه کند. وسعت کامل تواناییهای نظامی حزبالله ناشناخته است، اما برآوردها نشان میدهد که این گروه بیش از ۱۵۰,۰۰۰ موشک زمینبهزمین دارد، که بیش از ده برابر تعداد موشکهایی است که در آغاز جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ داشت. گزارشها همچنین حاکی از آن است که این گروه حدود ۲,۰۰۰ پهپاد، ۲۵,۰۰۰ تا ۳۰,۰۰۰ نیروی فعال و تعداد مشابهی نیروی ذخیره دارد. مهمتر از آن، این نیروها اکنون تجربه رزمی نیز دارند، چرا که در جنگ داخلی سوریه به نفع رژیم اسد جنگیدهاند. بر اساس گزارشها، دیگر جنگجویان از عراق و سوریه نیز به لبنان میآیند تا صفوف حزبالله را تقویت کنند.
مجموع این دادهها نشاندهنده افزایش تواناییهای تهاجمی حزبالله در طول زمان است. این تهدید با احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای در آینده نزدیک تشدید میشود، که میتواند با حمایت از حزبالله یک عامل بازدارنده نهایی ایجاد کند. هرچه اسرائیل بیشتر منتظر بماند تا با حزبالله مقابله کند، زمان بیشتری به ایران میدهد تا نیروی نیابتی خود را مسلح کرده و آموزش دهد و به سمت تولید یک سلاح هستهای قابل تحویل حرکت کند، که احتمالاً پیچیدگی و ویرانگری درگیریهای آینده را افزایش میدهد.
نیاز اسرائیل به حمایت ایالات متحده
اگر اسرائیل عملیات نظامی در جنوب لبنان را آغاز کند، برای اطمینان از کارآمدی نیروهایش در جنوب لبنان و حفظ امنیت جمعیت خود، به فروش تسلیحات و کمکهای نظامی فوری نیاز خواهد داشت. با توجه به احتمال سنگین بودن حملات هوایی حزبالله، ظرفیت سامانه های رهگیری گنبد آهنین و فلاخن داوود اشباع خواهند شد. برای حفظ عملکرد کامل سامانه های دفاع هوایی اسراییل، ایالات متحده باید کمکهای نظامی لازم را ارائه کند تا اسرائیل بتواند تجهیزات حیاتی مورد نیاز را خریداری کند.
آمریکا برای حمایت بیشتر از متحد خود، باید نیروهای دریایی لازم را در منطقه مستقر کند تا همکاری بین دو ارتش افزایش یابد و از سامانههای دفاع هوایی پیچیده اما آسیبپذیر اسرائیل پشتیبانی شود. فرماندهی مرکزی ایالات متحده (US Central Command) باید تلاشهای منطقهای را برای خنثی کردن موشکها و حملات ایران و نیروهای نیابتی آن هماهنگ کند، مشابه آنچه که ایالات متحده در جریان حمله ایران در ماه آوریل انجام داد. حمله اسرائیل به سکوهای پرتاب موشکهای حزبالله در ماه اوت نشاندهنده تواناییهای اطلاعاتی اسرائیل در پیشبینی یک حمله گسترده بود. برای پشتیبانی از این تلاش، ایالات متحده میتواند از طریق تقویت قابلیتهای شناسایی و هدفگیری از طریق سامانههای Aegis و E-۲ Hawkeye، و همچنین اشتراکگذاری گستردهتر اطلاعات، حمایت غیرفعالی ارائه دهد. کمک ایالات متحده در شناسایی و هدفگیری در ترکیب با تلاشهای منطقهای آن، به اسرائیل این امکان را میدهد که تواناییهای خود را بهطور کامل بر روی حزبالله متمرکز کند و اسرائیل را در بهترین موقعیت برای کاهش اثربخشی حملات هوایی حزبالله قرار دهد.
آخرین راهی که ایالات متحده میتواند به تلاشهای اسرائیل کمک کند، حمایت آشکار در صحنه بینالمللی است. پس از حملات ۷ اکتبر، اسرائیل حمایت گستردهای برای عملیات نظامی خود در غزه دریافت کرد. با ادامه جنگ و افزایش مواجهه افکار عمومی با خشونت های جنگ شهری و کارزارهای جنگ اطلاعاتی (علیه اسراییل)، این حمایت بینالمللی کاهش یافته است. عملیات اسرائیل در لبنان منطقی خواهد بود، زیرا حزبالله از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ اسرائیل را هدف حملات قرار داده و از آن زمان تاکنون بیش از ۷,۵۰۰ راکت، موشک بالستیک و پهپاد شلیک کرده است. بازیگران مخرب در صحنه بینالمللی تلاش خواهند کرد تا اقدامات اسرائیل را غیرمشروع جلوه دهند. برای حمایت از نظام بینالمللی مبتنی بر قانون، مهم است که ایالات متحده از عملیات نظامی که از حاکمیت یک دولت دموکراتیک و متحد دفاع میکند، حمایت کند.
در حالی که بسیاری از آمریکاییها بهطور منطقی نگران درگیر شدن کشورشان در یک جنگ دیگر در خاورمیانه هستند، مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند که با وجود کشیده شدن نیروهایشان به جبهههای متعدد، آماده انجام بخش عمده کار هستند. اسرائیل به حمایت ایالات متحده از طریق کمکهای نظامی، اطلاعاتی، پشتیبانی از دفاع موشکی و حمایت آشکار در صحنه بینالمللی نیاز خواهد داشت. دلایل روشنی برای ایالات متحده در حمایت از این تلاش وجود دارد، زیرا مقابله با ایران از طریق تضعیف حزبالله، ثبات منطقه را با کاهش قویترین تهدید بازدارنده ایران علیه اسرائیل بهبود میبخشد. علاوه بر این، با تضعیف بیشتر حزبالله، اسرائیل میتواند نقش بیشتری در مبارزه با نیروهای نیابتی ایران ایفا کند، که به نوبه خود منافع امنیتی ایالات متحده در منطقه را تقویت خواهد کرد.
همانگونه که حمایت از اوکراین به ایالات متحده این امکان را داد تا یکی از رقبای نزدیک خود را بدون اعزام نیروی نظامی تضعیف کند، حمایت از اسرائیل نیز به ایالات متحده این فرصت را میدهد تا یک بازیگر دیگر یعنی ایران را بدون حضور نیروهای آمریکایی در میدان نبرد تضعیف کند. پیوندهای رو به رشد بین دشمنان ایالات متحده در سراسر جهان—بهویژه چین، روسیه، ایران و کره شمالی—باید مورد توجه قرار گیرند و مؤثرترین راه برای انجام این کار، استفاده از شبکه قدرتمند اتحادهای ایالات متحده است.
با حمایت از تلاشهای اسرائیل برای تأمین مرز شمالی خود، ایالات متحده میتواند عزم خود را نشان دهد و بازدارندگی منطقهای خود را احیا کند و به بازیگران تجدیدنظرطلب پیام دهد که همچنان به دفاع از متحدان خود در سطح جهانی متعهد است. این موضوع بهویژه از آن جهت مهم است که چین، روسیه و ایران بهطور مستمر در حال تثبیت جای پای ژئوپلیتیکی خود در منطقه و به دنبال برهم زدن نقش ایالات متحده بهعنوان ضامن امنیت منطقه هستند.
دولت لبنان نمیتواند اقدامات حزبالله را کنترل کند و خواسته یا ناخواسته، اجازه داده که حزبالله کشور را به پایگاه عملیاتی پیشرفتهای برای فعالیتهای ایران تبدیل کند. با توجه به این موضوع و حملات مستقیم حزبالله، قابل درک است که چرا اسرائیل خود را ملزم به انجام عملیات نظامی در جنوب لبنان میبیند. در حالی که مقامات اسرائیلی بهصراحت اعلام کردهاند که در صورت لزوم به تنهایی خواهند جنگید، منافع راهبردی ایالات متحده در حمایت از اسرائیل نهفته است زیرا اسرائیل به دنبال حذف تهدید حزبالله است. حمایت از اسرائیل در این مبارزه، گامی مهم در بازدارندگی و مهار ایران خواهد بود و نشان میدهد که ایالات متحده میتواند تضمینهای امنیتی معتبری ارائه دهد و از پر کردن خلأ قدرت خود توسط روسیه و چین در منطقه جلوگیری کند.
*درباره نویسندگان این مقاله: جاناتان روزنشتاینJonathan Rosenstein دستیار برنامه دفاع پیشرو در مرکز اسکوکرافت شورای آتلانتیک برای استراتژی و امنیت Atlantic Council’s Scowcroft Center for Strategy and Security است. الیانا آیکن Eliana Aiken، یک عضو پیشین در برنامه دفاع پیشرو در مرکز اسکوکرافت شورای آتلانتیک برای استراتژی و امنیت بوده است.
۳۱۱۳۱۱